نویسندگان ادبیات داستانی، بارها در روایت‌هایشان، معلمان و زندگی و جهانشان، همچنین نهاد مدرسه را بازتابانده‌اند.
بسیاری از روایت‌های نویسندگان از تجربه‌های زندگی معلمی در دهه‌های ٤٠ و ٥٠ خورشیدی شاید چنین می‌نمایانند که رویکرد و جهان‌بینی آن معلمان، فضای چیره فرهنگی را در آن سال‌ها برمی‌ساخته است.
معلمان از این رهگذر، واسطه‌هایی میان جهان اندیشه، فرهنگ، کتاب و روایت با زندگی ساده کودکان روستانشین بوده‌اند.
زیست و زندگی این معلمان در تاریخ معاصر اما همواره با رنج‌های فراوان همراه بوده است؛ داده‌های تاریخیِ نهفته در گستره ادبیات داستانی نشان می‌دهد معلمان وضع مناسب معیشتی و زندگی بسامان نداشته‌اند.

متن کامل مقاله را باهم بخوانیم ؛  http://yon.ir/QFJCK

پشتیبانی مدارس ایران منمشاهده نوشته ها

Avatar for پشتیبانی مدارس ایران من

ایران من ادای دین ما در جهت برآوردن وظیفه اخلاقی و مسئولیت اجتماعی به کودکان مناطقی است که به واسطه زندگی در نقاط دور از مرکز، دور افتاده نامیده، به حاشیه رانده شده اند و مورد بی مهری و محرومیت قرار گرفتند تا یاد بگیریند و بگیریم که همه خاک این وطن با ارزش است و آنچه این خاک را بارور می کند اراده، دانش و کوشش جمعی است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *