در گردهمایی سالانه پویش مدرسهسازی «ایران من» از واگذاری مدارس به بخش محلی سخن به میان آمد.
آمارهای رسمی آموزش و پرورش میگوید، 3.2 میلیون کودک بازمانده از تحصیل در ایران وجود دارند. کودکانی که به دلایلی چون فقر، کمبود امکانات آموزشی و حتی ناکارآمدی آموزش هیچگاه موفق به ورود به مدرسه نشده یا عطای مدرسه رفتن را به لقایش بخشیده و تحصیلات متوسطه را هم به پایان نرساندهاند. در کنار کمبود شدید فضای آموزشی که حتی در پایتخت کشور شمار آن به 600 مدرسه میرسد، برخی معتقدند، شیوههای آموزش مدارس کارآمدی لازم را ندارد و باید علاوه بر گسترش کمی، نگاه کیفی نیز به آن داشت.
نکتهای که محمدعلی نجفی، شهردار تهران که روزگاری وزیر آموزش و پرورش نیز بوده است، در گردهمایی پویش ایران من بر آن تأکید داشته و تنها راهکار شکستن این سیکل معیوب را واگذاری امور آموزشوپرورش به بخش خصوصی و جوامع محلی میداند.
گرچه دولت سالهاست برای رفع کمبودهای فضای آموزشی خود دست به دامان خیّرینی شده است که در حوزه ساخت مدرسه فعالیت دارند و در 40 سال گذشته 20 درصد از مدارس نیز توسط همین گروه ساخته شدهاند، اما این واگذاری تنها در ساخت بنا بوده و غیر از دولت تصدی امور آموزشی را حتی در مدارس پولی هم بر عهده داشته است. به اعتقاد صاحبنظران حوزه آموزش درست به همین دلیل است که دولت در ادوار مختلف نتوانسته کمبود فضای آموزشی و البته ناکارآمدی سیستم آموزشی را جبران کند.
مدرسهسازی با نگاه توسعه محور
سومین گردهمایی سالانه پویش مدرسهسازی «ایران من» روز شنبه در حالی در اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران با سخنرانی محمد علی نجفی، شهردار تهران و پدرام سلطانی نایب رئیس اتاق ایران و مدیر پویش«ایران من» برگزار شد که به به نظر میرسید، هدف آن بیان یک راهکار مشخص باشد؛ نقش کلیدی مدارس در توسعه پایدار. مدارسی که علاوه بررفع کمبود شدید فضای آموزشی میتواند مدارس را از لحاظ کیفی رشد دهد و فارغالتحصیلان توانمندی را که در توسعه اقتصادی کشور نقش داشته باشند، تربیت کند.
براساس مطالعات بانک جهانی، اثر تحصیلات ابتدایی بر توسعه بیش از دو برابر تحصیلات دانشگاهی است. سلطانی دراینباره گفت: این در حالی است که در کشور ما یک سوم صندلیهای دانشگاهها خالی است؛ ولی در بسیاری از روستاهای کشور کودکان حتی از مدرسه ابتدایی محروم هستند. در بسیاری از مناطق روستایی، مدارس فرسنگها از محل زندگی کودکان فاصله دارند و همین منجر به بالارفتن آمار ترک تحصیل دختران و پسران شده است. در این میان بیش از یکسوم مدارس موجود از استانداردهای مدرسهسازی فاصله دارند. سرانه آموزشی نیز در کشور همچنان 40 میلیون متر مربع از استانداردهای حداقلی آموزش و پرورش عقب است. اما در کنار این کمبودها، بیمهارتی آفت دیگری است که دانشآموزان و در نتیجه توسعه را تهدید میکند.
چرخه بیمهارتی
پویش ایران من، حرکتی است که بخش خصوصی سه سال پیش در راستای مسئولیت اجتماعی خود نسبت به کودکانی آغاز کرد که بهواسطه زندگی در نقاط دور از مرکز دچار محرومیت آموزشی شدهاند. اما این تمام ماجرا نیست. پدرام سلطانی، نایب رئیس اتاق ایران و مدیر این پویش درباره دلایل ورود بخش خصوصی به عرصه توسعه آموزشی میگوید: چرخه معیوب بیسوادی در کشور ما منجر به بیمهارتی شده است. بیمهارتی نیروی کار نیز باعث شده که بخش خصوصی عطش نیروی کار ماهر داشته باشد، ولی آن را به سختی پیدا کند. بیمهارتی در کشور، بیکاری و به دنبال آن فقر و پایین آمدن استانداردهای زندگی را که منشأ جرم و جنایت است به همراه داشته است. امروز باید بذر توسعه را با توسعه نظام آموزشی در کشورمان بکاریم تا نسلهای بعدی بتوانند شاهد توسعه اقتصادی کشور باشند. ما باید نسلی باشیم که از نگاه کوتاه مدت فاصله بگیریم و برای این کار هیچ راهی جز توسعه آموزشی نداریم.
سپردن مدارس به بخشهای محلی
شهردار تهران که یکی از سخنرانان این گردهمایی گفت: اگر بخواهد به صورت همهجانبه از توسعه برخوردار شویم، نیازمند توسعه آموزشی هستیم. تاریخ توسعه تمام کشورهای پیشرفته نشان میدهد که در مرحلهای از تاریخ با تصمیمی بنیادی در حوزه آموزشوپرورش توسعه را سرعت بخشیدهاند. به عنوان مثال انگلستان با وجود اینکه در سال 1944 درگیر جنگ جهانی بود، قانون مهمی را در زمینه توسعه آموزشوپرورش به تصویب رساند و از تحول آموزشی حرکت خود در راستای جبران خسارات جنگی و بازسازی کشور را آغاز کرد.
او با بیان اینکه ما شاهد تلاش 12 دولت در زمینه آموزشوپرورش بودهایم؛ اما هیچ یک از این دولتها نتوانستند شرایط تعلیم و تربیت را به وضعیتی قابل قبول برسانند، گفت: باید بپذیریم که ما در زمینه آموزشوپرورش و نسبت آن با توسعه دچار تناقض هستیم؛ از سویی نیازمند توسعه آموزشی برای دستیابی به توسعه اقتصادی هستیم و از سوی دیگر نیاز به منابع اقتصادی برای هزینهکردن در حوزه آموزشوپرورش داریم. راهکار عبور از تناقض موجود میان توسعه اقتصادی و آموزشوپرورش واگذاری امور آموزشوپرورش به بخش خصوصی و جوامع محلی است.
نجفی با بیان اینکه بخشی از بحرانهای روانی که جوانان ما امروز دچار آن هستند، ناشی از نبود آموزش مهارتهای زندگی در مراسم است؛ به همین دلیل اصرار داریم در شهرداری تهران روی مسئله آموزش مهارتهای زندگی سرمایهگذاری کنیم.
پدرام سلطانی که مدیر پویش ایران من است، از سه سال پیش با کمک جمعی اعضای اتاق ایران پویشی را با هدف مدرسهسازی در خدمت توسعه پایدار آغاز کردند او در این گردهمایی در مورد اهداف این پویش گفت: ساخت مدرسه به تنهایی هدف پویش ایران من نیست. بخش خصوصی بر این باور است که فرزندان ما در کنار دروس متعارفی که در مدارس میآموزند، نیازمند یادگیری کنجکاوی، خلاقیت، تفکر نقادانه، همکاری و کار تیمی هستند، بهطوریکه نسل آینده هم مثل نسل امروز به دنبال قهرمان بودن، ولی تنها بودن نباشد. فرزندان ما باید حمایت از همنوعان خود را به جای خالی کردن زیر پای آنها فراگیرند. یکی از ضعفهای بزرگ نیروی کار در کشور ما ناآگاهی از فرهنگ کار و تولید است. فعالان اقتصادی از این مسئله گلایه دارند و نظام آموزشی ما باید این مسائل را به کودکان بیاموزد.
مدارس توسعه محور چیست؟
پویش «ایران من» انجمنی در حوزه توسعه آموزشی و مدرسهسازی است که قصد دارد 100 مدرسه در نقاط کمتر برخوردار و مرزی بسازد و تاکنون 40 مدرسه نیز در کشور ساخته است. اما یکی از ویژگیهای این مدارس این است که علاوه بر آموزشهای عمومی، فضای آموزشی را مکان مناسبی برای تمرین اشتغال و توسعه پایدار از سوی تمامی اهالی روستا و منطقه میدانند. این مدارس علاوه بر محلی برای آموزش کودکان، کانونی برای کارآفرینی هستند که همه اهالی روستا میتوانند با حضور در آنها و مشارکت فعالانه، نقشی مؤثر در روند توسعه اقتصادی و اجتماعی منطقه خود ایفا کنند.
به گفته مدیر این پویش، مدرسه توسعه پایدار با کمک اهالی روستا ساخته میشود. اگر اهالی روستا در ساخت مدرسه مشارکت کنند آن را حفظ کرده و از آن بهرهوری میکنند. ممکن است اهالی نتوانند به لحاظ مالی به ساخت مدرسه کمک کنند؛ ولی میتوانند با انجام کار یدی نقشی هر چند کوچک داشته باشند. من معتقدم اگر بنا داریم اداره امور مدرسه را از روی دوش دولتبرداریم و به مردم واگذار کنیم، باید این کار را از فرآیند ساخت مدرسه آغاز کنیم.
پدرام سلطانی ویژگی دیگر مدرسه توسعه پایدار را تبدیل شدن آن به کانونی برای توسعه محلی روستا دانست و گفت: مدارس بهطوری طراحی میشوند که انعطافپذیر باشند. یعنی از یک کلاس درس بتوان بهعنوان محلی برای آموزش اهالی روستا، برگزاری کارگاههای آموزشی و توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی اهالی استفاده کرد.
حتی یکی از ویژگیهای مدارس توسعه پایدار سازگاری آنها با معماری روستاست. به گفته سلطانی مدارسی که در مناطق محروم میسازیم نباید عناصر زایدی باشند که با خانههای روستا و بافت شهر متناقض باشد. مدارس میتوانند با استفاده از مصالح بومی و براساس الگوی معماری منطقه ساخته شده و حتی تبدیل به جاذبه توریستی برای آن منطقه باشند.
متن اصلی خبر را اینجا بخوانید.
بدون دیدگاه